حمایت از گنج‌نما




 

غم پنهاں که بی گفتن عیان است

غم پنهاں که بی گفتن عیان است

چو آید بر زبان یک داستان است

رهی پر پیچ و راهی خسته و زار

چراغش مرده و شب درمیان است