فریاد که سبحه در کفم شد زنار
افسوس که یار عاقبت شد اغیار
گفتم که بهیچ کار هرگز نایم
چیزی نبودکه او نباشد در کار
< رباعی شماره ۵۸
رباعی شماره ۵۶ >