با دل گفتم: چگونهای، داد جواب
من بر سر آتش و تو سر بر سر آب
ناخورده ز وصل دوست یک جام شراب
افتاده چنین که بینیم مست و خراب
< رباعی شمارهٔ ۱۷
رباعی شمارهٔ ۱۵ >