ای دل منیوش از آن صنم دلداری
بیهوده مفرسای تن اندر خواری
کان ماه ستمگاره ز درد و غم تو
فارغتر از آنست که میپنداری
< رباعی شمارهٔ ۳۸۷
رباعی شمارهٔ ۳۸۵ >