آن بت که ز عشق او سرم پر سود است
نقش کژ او هیچ نمیگردد راست
پیش آمد امروز مرا صبحدمی
گفتم به دلم هرچه کنی حکم تو راست
< رباعی شمارهٔ ۸۸
رباعی شمارهٔ ۸۶ >