ای کرده تن و جان مرا مسکن غم
در باغ دلم شکفته شد سوسن غم
تا پای مرا کشید در دامن غم
غم دشمن من شده است و من دشمن غم
< رباعی شمارهٔ ۲۴۶
رباعی شمارهٔ ۲۴۴ >