حمایت از گنج‌نما




 

رباعی شمارهٔ ۱۳۳

عاشق نتواند که دمی بی غم زیست

بی یار و دیار اگر بود خود غم نیست

خوش آنکه بیک کرشمه جان کرد نثار

هجران و وصال را ندانست که چیست