روزی که چراغ عمر خاموش شود
در بستر مرگ عقل مدهوش شود
با بی دردان مکن خدایا حشرم
ترسم که محبتم فراموش شود
< رباعی شمارهٔ ۲۹۱
رباعی شمارهٔ ۲۸۹ >