هر چند که دیده روی خوب تو ندید
یک گل ز گلستان وصال تو نچید
اما دل سودا زده در مدت عمر
جز وصف جمال تو نه گفت و نه شنید
< رباعی شمارهٔ ۳۰۸
رباعی شمارهٔ ۳۰۶ >