ای شمع چو ابر گریه و زاری کن
وی آه جگر سوز سپهداری کن
چون بهرهٔ وصل او نداری ای دل
دندان بجگر نه و جگر خواری کن
< رباعی شمارهٔ ۵۴۳
رباعی شمارهٔ ۵۴۱ >