حمایت از گنج‌نما




 

اشارتی

به ایران درودی

پیش از تو

صورتگران

بسیار

از آمیزه‌ی برگ‌ها

آهوان برآوردند؛

یا در خطوطِ کوهپایه‌یی

رمه‌یی

که شبان‌اش در کج و کوجِ ابر و ستیغِ کوه

نهان است؛

یا به سیری و سادگی

در جنگلِ پُرنگارِ مه‌آلود

گوزنی را گرسنه

که ماغ می‌کشد.

تو خطوطِ شباهت را تصویر کن:

آه و آهن و آهکِ زنده

دود و دروغ و درد را. ــ

که خاموشی

تقوای ما نیست.

سکوتِ آب

می‌تواند خشکی باشد و فریادِ عطش؛

سکوتِ گندم

می‌تواند گرسنگی باشد و غریوِ پیروزمندِ قحط؛

همچنان که سکوتِ آفتاب

ظلمات است ــ

اما سکوتِ آدمی فقدانِ جهان و خداست:

غریو را

تصویر کن!

عصرِ مرا

در منحنی‌ تازیانه به نیش‌خطِ رنج؛

همسایه‌ی مرا

بیگانه با امید و خدا؛

و حرمتِ ما را

که به دینار و درم برکشیده‌اند و فروخته.

تمامی‌ِ الفاظِ جهان را در اختیار داشتیم و

آن نگفتیم

که به کار آید

چرا که تنها یک سخن

یک سخن در میانه نبود:

ــ آزادی!

ما نگفتیم

تو تصویرش کن!

۱۴ اسفندِ ۱۳۵۱

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو

< مجال

        

درآمیختن >