حمایت از گنج‌نما




 

بخش ۱۲۵ - در معنی آنکه آنچه ولی کند مرید را نشاید گستاخی کردن و همان فعل کردن که حلوا طبیب را زیان ندارد اما بیماران را زیان دارد و سرما و برف انگور را زیان ندارد اما غوره را زیان دارد که در راه است که لیغفرلک الله ما تقدم من ذنبک و ما تاخر

گر ولی زهری خورد نوشی شود

ور خورد طالب سیه‌هوشی شود

رب هب لی از سلیمان آمده ست

که مده غیر مرا این ملک دست

تو مکن با غیر من این لطف و جود

این حسد را ماند اما آن نبود

نکتهٔ لا ینبغی می‌خوان بجان

سر من بعدی ز بخل او مدان

بلکه اندر ملک دید او صد خطر

مو به مو ملک جهان بد بیم سر

بیم سر با بیم سر با بیم دین

امتحانی نیست ما را مثل این

پس سلیمان همتی باید که او

بگذرد زین صد هزاران رنگ و بو

با چنان قوت که او را بود هم

موج آن ملکش فرو می‌بست دم

چون برو بنشست زین اندوه گرد

بر همه شاهان عالم رحم کرد

پس شفاعت کرد و گفت این ملک را

با کمالی ده که دادی مر مرا

هرکه را بدهی و بکنی آن کرم

او سلیمان است و آن کس هم منم

او نباشد بعدی او باشد معی

خود معی چه بود منم بی‌مدعی

شرح این فرض است گفتن لیک من

باز می‌گردم به قصهٔ مرد و زن