بگذشت و چه گویم که چه بر من بگذشت
سیلاب محبتم ز دامن بگذشت
دستی به دلم فرو کن ای یار عزیز
تا تیر ببینی که ز جوشن بگذشت
< رباعی شمارهٔ ۳۰
رباعی شمارهٔ ۲۸ >