کسی ملامتم از عشق روی او میکرد
که خیره چند شتابی به خون خود خوردن؟
ازو بپرس که دارد اسیر بر فتراک
ز من مپرس که دارم کمند در گردن
< قطعه شمارهٔ ۱۷ - کاه...
قطعه شمارهٔ ۱۵ - تو ... >