سراپا درد درمان ناپذیرم
نپنداری زبون و زار و پیرم
هنوزم در کمانی میتوان راند
ز کیش ملتی افتاده پیرم
< بیا باهم در آویزیم و...
تو سلطان حجازی من فق... >