حمایت از گنج‌نما




 

سختی و سختیها

نهفتن بعمری غم آشکاری

فکندن بکشت امیدی شراری

بپای نهالی که باری نیارد

جفا دیدن از آب و گل، روزگاری

ببزم فرومایگان ایستادن

نشستن بدریوزه در رهگذاری

ز بیم هژبران، پناهنده گشتن

بگرگی سیه دل، بتاریک غاری

ز سنگین دلی، خواهش لطف کردن

سوی ناکسی، بردن از عجز کاری

بجای گل آرزوئی و شوقی

نشاندن بدل، نوک جانسوز خاری

بدریا درافتادن و غوطه خوردن

نه جستن پناهی، نه دیدن کناری

زبون گشتن از درد و محروم ماندن

بهر جا برون بودن از هر شماری

شنیدن ز هر سفله، حرف درشتی

ز مردم کشی، خواستن زینهاری

بهی، پراکنده گشتن چو کاهی

ز بادی، پریشان شدن چون غباری

بسی خوشتر و نیک‌تر نزد دانا

ز دمسازی یار ناسازگاری

< سرنوشت

        

سپید و سیاه >