هر جان که به راه رهنمون مینگرد
چل سال به دیدهٔ جنون مینگرد
چون چل بگذشت آفتابی بیند
کز روزن هر ذرّه برون مینگرد
< شمارهٔ ۱۲
شمارهٔ ۱۰ >