آن را که درین دایره جانی عجب است
در نقطهٔ فقر بینشانی عجب است
هستی تو ظلمت آشیانی عجب است
وآنجا که تو نیستی جهانی عجب است
< شمارهٔ ۶
شمارهٔ ۴ >