ای دل ز هوای عشق کیفر میبر
در کشتن خود دست به خنجر میبر
وی دیده تو کردهیی که خون گشت دلم
چون خون زتو افتاد تو در سر میبر
< شمارهٔ ۱۶
شمارهٔ ۱۴ >