چون شمع، ز بس سوز، خور و خوابم شد
و آرام و قرار دلِ پرتابم شد
از بس که ز دیده ریختم آب چو ابر
از دیده ز پیش مردمان آبم شد
< شمارهٔ ۳۰
شمارهٔ ۲۸ >