گه حملهٔ عشق بر دل مجنون آر
گه رد خاکم نشان و گه در خون آر
چون دست تراست بنده را فرمان نیست
هر روز به دستی دگرم بیرون آر
< شمارهٔ ۴۳
شمارهٔ ۴۱ >