تا کی ز شبِ دراز گریان گردم
در تاریکی چو زلفِ جانان گردم
گر زنگی شب، چو صبح، خندان گردد
من چون زنگی سپید دندان گردم
< شمارهٔ ۲۱
شمارهٔ ۱۹ >