تا کی به نظارهٔ جهان خواهی زیست
فارغ ز طلسم جسم و جان خواهی زیست
یک ذره به مرگ خویشتن برگت نیست
پنداشتهٔ که جاودان خواهی زیست
< و له ایضاً
فی الموت >