Logo



 

غزل ۱۳۸

یک سخن نیست که خاموشی از آن بهتر نیست

نیست علمی که فراموشی از آن بهتر نیست

اینک اصحاب حرم ، جرعه زنی، نزع و صلاح

کو صلاحی که قدح نوشی از آن بهتر نیست

گر چه از هم نفسان جمله وفا می بینم

آن وفا کو که جفا کوشی از آن بهتر نیست

هست هشیاری آسوده دلان قابل راز

این قدر هست که بیهوشی از آن بهتر نیست

گفتی ام عیب تو عرفی، به چه پوشیم، بگو

هر لباسش که تو پوشی از آن بهتر نیست

< غزل ۱۳۹

        

غزل ۱۳۷ >