حمایت از گنج‌نما




 

غزل شمارهٔ ۲۳۲

ز پیر میکده عمری در التماس شدم

که خاک درگه دیر فلک اساس شدم

غم مرا به غم دیگران قیاس مکن

که من نشانهٔ غم‌های بی‌قیاس شدم

مرا ز حسن تو صنع خدای ظاهر شد

تو را شناختم، آنگه خداشناس شدم

سپاس عید بود پاس نقل و باده و جام

هزار شکر که مشغول این سپاس شدم!

پلاس فقر، هلالی، لباس فخر من‌ست

من از برای تفاخر درین لباس شدم