Logo



 

حکایت

اندر آن دم که مبدع اشیا

کرد نقش وجود را پیدا

قدسیان چشم بر تو بگشادند

حال را در تردد افتادند

یوسفی دیده‌اند زیبا روی

شاهدی دیده‌اند نیکوخوی

از عدم آمده به شهر وجود

کرده منزل به طالع مسعود