آن سرو که جایش دل غم پرور ماست
جان در غم بالاش گرفتار بلاست
از دوری او به ناخن محرومی
سد چاک زدیم سینه جایش پیداست
< رباعی شمارهٔ ۸
رباعی شمارهٔ ۶ >