حمایت از گنج‌نما




 

شمارهٔ ۶۵ - مطایبه

حاجبت رگ ز دست دانستم

از چه معنی از آنکه محرورست

رگ زند هرکه او بود محرور

عذر عذرت مخواه معذورست

خیری خانه گر خراب شدست

غم مخور تابحانه معمورست

من ز خیری به تابخانه شوم

که نه من لنگم و نه ره دورست