گفتم ترا مدیح دریغا مدیح من
خود کردهام ندارد باکرد خویش سود
چون احتلام بود مرا مدح گفتنت
بیدار گشتم آب نه درجای خویش بود
< شمارهٔ ۲۴۱ - در وصف ...
شمارهٔ ۲۳۹ >