به خدایی که قائمست به ذات
نه چو ما بلکه قایم و قیوم
که مرا در فراق خدمت تو
جان ز غم مظلمست و تن مظلوم
باز مرحوم روزگار شدم
تا که گشتم ز خدمتت محروم
هرکه محروم شد ز خدمت تو
روزگارش چنین کند مرحوم
< شمارهٔ ۳۶۹ - در ریاض...
شمارهٔ ۳۶۷ >