گویی که میفکن دبه در پای شتر
تا من چو خران همی جهم بر آخر
گر نه زندت صلاح قواد پسر
من بر ... این سخن زنم ... ی پر
< رباعی شمارهٔ ۲۲۳
رباعی شمارهٔ ۲۲۱ >