ای عشق بجز غمم رفیقی دگر آر
وی وصل غرض تویی سر از پیش برآر
وی هجر بگفتهای بریزم خونت
گر وقت آمد بریز و عمرم به سر آر
< رباعی شمارهٔ ۲۲۵
رباعی شمارهٔ ۲۲۳ >