عاشق که غم جان خرابش نرود
تا جان بود از جان تب و تابش نرود
خاصیت سیماب بود عاشق را
تا کشته نگردد اضطرابش نرود
< رباعی شمارهٔ ۲۸۸
رباعی شمارهٔ ۲۸۶ >