آن شوخ که چشم مردمی دارم ازو
گفتم به نظاره کام بردارم ازو
نادیده رخش تمام رفتم از کار
وز نیم نفس تمام شد کارم ازو
< رباعی شمارهٔ ۷۸
رباعی شمارهٔ ۷۶ >