یارب که می خوش دلیت باد گوارا
هر چند که از مات گهی یاد نیاید
فرداش مخوانید به بالینگه من زانک
شیرین به سر تربت فرهاد نیاید
< گزیدهٔ غزل ۳۷۳
گزیدهٔ غزل ۳۷۱ >