حمایت از گنج‌نما




 

گزیدهٔ غزل ۴۶۲

دوش می‌رفت وآه می‌کردم

در پی او نگاه می‌کردم

هر دم از خون دیده در پی او

قاصدی رو به راه می‌کردم

شب همه شب ز دود سینهٔ خویش

سرمه در چشم ماه می‌کردم

ناوک غمزه در دلم می‌زد

من دل خسته آه می‌کردم

گریه میکردم و به حالت خویش

خنده هم گاهگاه می‌کردم