حمایت از گنج‌نما




 

منت دونان

زدن یا مژه بر مویی گره ها

به ناخن آهن تفته بریدن

ز روح فاسد پیران نادان

حجاب جهل ظلمانی دریدن

به گوش کر شده مدهوش گشته

صدای پای صوری را شنیدن

به چشم کور از راهی بسی دور

به خوبی پشه ی پرنده دیدن

به جسم خود بدون پا و بی پر

به جوف صخره ی سختی پریدن

گرفتن شرزه شیری را در آغوش

میان آتش سوزان خزیدن

کشیدن قله ی الوند بر پشت

پس آنگه روی خار و خس دویدن

مرا آسان تر و خوش تر بود زان

که بار منت دونان کشیدن

< افسانه

        

ای شب >