سر سخن دوست نمیرم گفت
دریست گرانبها نمیرم سفت
ترسم که بخواب دربگویم سخنی
شبهاست که از بیم نمیرم خفت
< رباعی شمارهٔ ۳۴۷
رباعی شمارهٔ ۳۴۵ >