هر گه که تو نعل اسب دیگران بندی
داغی دگرم بر دل حیران بندی
قربان شومت پیش چو بر …
وز کیش بر آیم چو تو قربان بندی
< رباعی شمارۀ ۱۷۳
رباعی شمارۀ ۱۷۱ >