سحاب بهر یمین پادشاه روی زمین
به رقعهای که ز خطش زلال جان بچکد
سواد شعر مرا التماس کرد از من
کنم به دیده سودای که آب از آن بچکد
< قطعه شمارهٔ ۶۴
قطعه شمارهٔ ۶۲ >