جانا زغمت بسوختی جان، ما را
نه کفر گذاشتی نه ایمان، ما را
چون دانستی که نیست درمان، ما را
سر در دادی بدین بیابان، ما را
< شمارهٔ ۴۰
شمارهٔ ۳۸ >