دی درویشی به راز با همنفسی
میگفت کریم در جهان مانده کسی
از گوشهٔ چرخ هاتفی گفت خموش
بوطالب نعمه را بقا باد بسی
< رباعی شمارهٔ ۴۲۰
رباعی شمارهٔ ۴۱۸ >