گفتم که نثار جان کنم گر آیی
گفتا به رخم که باد میپیمایی
تو زنده به جان دگران میباشی
از کیسهٔ خویش چون فقع بگشایی
< رباعی شمارهٔ ۴۴۰
رباعی شمارهٔ ۴۳۸ >