چشم و دل من که هرچه گویم هستند
در خصمی من به مشورت بنشستند
اول پایم بر درغم بشکستند
واخر دستم ز بی غمی بر بستند
< رباعی شمارهٔ ۱۷۱
رباعی شمارهٔ ۱۶۹ >